6-آموزش در خواب در سال 1942،لارنس لشان-که معلم کالجی در وریجینیا بود - می خواست به طور ناخودآگاه آدت ناخن جویدن را از سر شاگردان اش بیاندازد.برای همین شب ها در حالی که پسر ها به خواب خوش فرو رفته بودند،نواری را بالای سر آنها می گذاشت یک بار هم که دستگاه پخش صدایش خراب شد، خود معلم .«ناخن های من مزه ی خیلی بدی دارند»:که مدام تکرار می کرد دلسوز وسط خوابگاه ایستاد و جمله را تکرار کرد.تلاش های لشان بی نتیجه نبود ،تا پایان ترم 40%شاگردان عادت ناخن جویدن را کنار گذاشتند.بعد ها از این روش برای آموزش زبان استفاده شد.

 7-بو قلمون های عاشق در دهه 1960،مارتین شین و ادگار هیل روی رفتار بو قلمون های نر در زمان جفت گیری تحقیق کردند و به نتایج عجیبی رسیدند ؛ این پرنده گان خیلی مشکل پسند نیستند .آنها عروسک یک بوقلمون ماده را در قفس پرنده نر گذاشتند و بعد به تدریج از اجازه ی عروسک کم کردند تا ببینند کی بوقلمون نر احساسش را به ماده قلابی از دست می دهد. در کمال تعجب،حتی وقتی که فقط سر مدل مصنوعی باقی مانده بود،بوقلمون نر هنوز مثل یک پرنده ماده واقعی به آن ابراز احسسات می کرد.

8-جراح روس-در سال 1954 شاهکار-سگ هایی دو سر و لادیر دمیخوف خودش را رو کرد؛ سگ دو سر.او سر،شانه ها ویک پای توله سگ را به گردن یک سگ گله آلمانی بالغ پیوند زد.جالب بود که سر دوم شیر میخورد،بدون این که مریاش به جایی وصل باشد.هر دو حیوان به علت پس زدن عضو،بعد از 6 روز جانشان را از دست داداند اما دمیخوف مایوس نشد ودر عرض 15 سال بعد،آزمایش خود را 19 بار دیگر تکرار کرد و توانست عمر موجودات عجیبش را تا یک ماه هم برساند.

9-دکتر خفن پزشکی به نام استابینز فیرث-که در اوایل قرن نوزدهم در فیلادلفیا طبابت می کرد-عقیده دشت تب زرد یک بیماری مسری نیست پس تصمیم او استفراغ بیماران مبتلا به تب گرفت نضریه اش را روی خودش امتحان کند زرد را روی زخم های باز آنها ریخت و بعد معجون پر از میکروب را بالا کشید.فیرث بیمار نشد اما نه بخاطر درست بودن نظریه اش؛تب زرد واقعا مسری است.منتها سال ها بعد دانشمندان متوجه شدند که این بیماری فقط در صورت ورود مسقیم میکروب آن به جریان 139 خون(مثلا بر اثر نیش پشه)منتقل میشود.